یکشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۴

پسری بر لبه کوتاه دیوار راه میرود
با کفشهایی بزرگتر از پاهایش
کمی آنطرفتر
دور نیست
پشت همین دیوار ردیف به ردیف
همه یکسان.
آره همه پازلها مثل همن
اینم یه پازله
منتها هنوز تموم نشده
بعضی قطعه های پازل کم یا بیشتر از کمی با بقیه فرق میکنن
می بینی؟
همه کنار هم
این پازل سرنوشته
ما هر کدوم یه قطعه پازل داریم
کی نوبت کی میشه